نقاشیهایی از ۲۲ صغیر ۳ تا ۱۳ ساله که نقاشی خلاق را از «اکرم سادات شرق آزادی» آموختهاند. اکرم آزادی، نقاشی در حوزه کودکان را از سال ۷۰ آغاز کرده است و نقاشی را با اسطوره و ورزش به بچهها آموزش میدهد. او معتقد است خلاقیت بچهها با قصه شکوفا میشود و بعد از آن ابزارها و تکنیکهای نقاشی را برای بروز خلاقیت به کار میگیرند. در آثار نقاشی، بچهها هم از آبرنگ، مدادرنگی و رنگ روغن مصرف کردهاند و غصه از تکنیکهایی مثل کلاژ بهرهگرفتهاند. آزادی، علاوه پهلو نقاشی خلاق، تو حوزه فلسفه خردسال نیز فعالیت میکند و میگوید: «فلسفه کودک یعنی فکرپروری و رفتاری که کودک را به فکر کردن وادار کند. » نمایشگاه نقاشی او و شاگردانش با عنوان «ما و معلممون» تا ۲۷ اردیبهشت درون نگارخانه «پیک مهر» در کوچه سعادتآباد دایر است. در حاشیه این نمایشگاه با اکرم سادات شرق آزادی درباره قصههای مصور و نقاشی خلاق گفتوگو کردیم. آموزش نقاشی به کودکان را ۲۸ سال پیش شروع کردید. شیوه آموزشی شما چطور بیشتر روی تجسم و خلاقیت بچهها متمرکز است؟
بخاطر بچهها اسطوره میگویم تا بتوانند نقاشی کنند. مثلاً شروع قصه بکر یلدا را میگویم که چه موهای رفعت دارد. برای نشان اعطا کردن موهای بلند دختر یلدا روسری جلال سرم میکنم که روی زمین میکشد. یکی میگوید موها مثل دریا شده و دیگری میگوید متشابه کرسی. سپس دنباله قصه را با بچهها پیش میبریم. ستارههای آسمان خواه صدف دریا را متشابه سنجاق عادت روی موهای یلدا مینشانیم. با بچهها بازی میکنیم و قصه میگوییم. پس ازآن از بچهها میخواهم دوشیزه یلدا را نقاشی کنند. درون واقع با کمک بچهها، قصه مصور میشود. کار دیگری که در آموزش با بچهها انجام میدهم این است که سعی میکنم گیاهان، درختان، موجوادت دیگر و تا اینکه اشیا را با چشم و گوش و دست و پا بکشیم و قصهشان را بگوییم. این امر چه انگیزهای برای آموختن نقاشی خلق میکند؟
مهمتر از آموختن نقاشی درون اینجا آموزش مهارتهای ارتباطی با بچههاست. ضمن اینکه وقتی اینطور نقاشی میکشند خلاقیت بیشتری هم دارند. مثلاً وقتی شجر را با چشم و ابرو و دهان میکشند من از آنها میپرسم این شجر چه حرفی از دهانش خارج میشود و تو خلال این پرسش و پاسخها موضوع نگاهداری از درختان و محیطزیست را به بچهها آموزش میدهم. این میشود فلسفه برای بچه. این فلسفه برای کودک است. موضوع فلسفه بخاطر کودک شاید خیلی پیچیده به نظر بیاید، ولی فلسفه یعنی فکر کردن. من مطلع قصه را میگویم و بچهها فکر میکنند و بقیه اسطوره را نقاشی میکنند. بارها بچهها بوسیله من گفتهاند که نمیتوانند حیوانی مثلاً شیر را نقاشی کنند. با هم اسطوره شیر را میگوییم. موضوع ساده میشود و بچهها سریع العمل دست بوسیله مداد رنگی میشوند. مفهوم رنگ تو نقاشی را هم میشود بوسیله همین شیوه به بچهها یاد داد؟
افسانه رنگها را هم بخاطر بچهها میگویم. طلایی و نقرهای پدر و مادر رنگهاست. رنگ خورشید و فام ماه است. سرخ و آبی و زرد بچههای این پدر و مادرند و نارنجی، سبز و بنفش نوهها. یک خانواده هرچه پالت رنگی بیشتری دارد، شادتر است. بخاطر مفهوم رنگ قرمز داخل حیاط میدویم. برای آبی میخوابیم روی زمین و آسمان را سیاحت میکنیم یا سیل گرفتن را تخیل میکنیم. به بچهها میگویم وقتی سرخ کنار سیل گرفتن میآید بنفش میشود. یعنی شیطون شده. به واژه خود بچهها مفاهیم رنگ جزیی را برایشان میگویم. اینطوری بچهها خیلی کیف میکنند و غلام در نقاشی شوروشوقشان را میبینم. داخل نقاشی بچهها در این نمایشگاه از تکنیکهای مختلفی از عموم کلاژ مصرف کردهاند. این تکنیکها میتواند خلاقیت را بیشتر کند؟
کارهای کلاژ بچهها بی شمار حرفهای نیست اما در برابر تجسم قوی و نگاه بکری دارند، جالب است. تکنیکهایی که با هم کار کردیم مثل کلاژ و چسب چوب و مشمع و ... میتواند ابزار خلاقیت بچهها باشد. نقاشی کودکان از محاسبه سادگی و رهاشدگی مانند نقاشی غارنشینان است. بخاطر بچهها ریزهکاری عمده ازاله. فقط چیزی را که درون ذهن دارند میکشند تا به محیط اطراف تسلط پیدا کنند و سپس فرم و فام و شکل را روی کاغذ بیاورند. داخل نقاشی کودکان باید، پیش از آموزش تکنیکهای سخت، درس درک زیباآفرینی و تکیه به حین درون اجرای تکنیکها و جرئت به شمایل کشیدن تخیلات و دنیای کودکانه آنها تک توجه قرار بگیرد. مهارتهای مدنی با نقاشی
کودکان با این شیوه آموزش دیگر مجبور نیستند که شکلهای تکراری کتابهای نقاشی را بکشند و رنگآمیزی کنند. در این سیاق خلاقیت و استعداد بچهها حرف نخست را میزند. آنها با قصه و گفتوگو موضوع نقاشی را درون ذهن میپرورانند و با تکنیکهای نقاشی و رنگها، آزادانه دست به خامه میشوند. «آوا لبافی» با تکنیک کلاژ مادرش را نقاشی کرده ولی هیچکدام از اجزای صورت مادرش را نقاشی نکرده است. میگوید: «مادرم فراوان زیباست. نمیتوانم او را نقاشی کنم. اما موها و لباسهایش را کشیدم.» آزادی داخل تفریق نقاشی آوا میگوید: «همین که جسارت این را داشته که نقاشی را عاری اجزای قیافه بکشد و برای کارش برهان دارد، یعنی ما تو نمو و آموزش این کودک چیره بودهایم. مرام ما راهنمایی نقاشان حرفهای محو. هدفمان درس استعداد و شخصیت بچههایی بامهارت است.» باران و باربد، دوقلوهای ۴ ساله غصه نقاشیهایی دارند که درکشان از محیط پیرامون را نشانمیدهد. اگه گفتی قصه من چیه؟
مجموعه کتابهای «اگه گفتی افسانه من چیه؟ » درون ۷ زرنگ از لفظ «اکرمالسادات شرق آزادی» تصویرگری شده که تا به حال ۲ فرز آن منتشر شده و مابقی در دست چاپ است. درون شیطان نخست این کتاب که برای قسمت قسمت کردن سنی ۳ تا ۵ سال است، کودکان با دیدن تصاویر میتوانند قصهگویی کنند و این قصهها را با کمک والدین یا مربی خود در کتاب بنویسند. در چابک دوم که برای رده سنی ۶ تا ۹ سال طراحی شده است، فضایی بخاطر تصویرسازی کودکان تو رویت محزون شده است تا کودکان بتوانند در ادامه قصه خویشتن را بهصورت نقاشی بکشند. هدف از نقشه کشی و چاپ این تاریخ معاون به تخیل و خلق خلاقیت در کودکان است. به گفته «شرق آزادی» کودکان تو این کتاب مفهوم توجه و پرسشگری را میآموزند و با مفاهیم فلسفی آشنا میشوند. این کلکسیون تاریخ در تمام فرهنگسراها و خانههای اتیکت شهرداری و همچنین نشر ایالت تو دسترس است. استقبال از آموزش نقاشی در مساجد محله
اکرمالسادات شرق آزادی، کارشناس گرافیک است و اجرای آثار فرهنگی و هنری، نقاشی دیواری و طراحی و اجرای فضای شهری، کاشیکاری و مجسمهسازی، تدریس تخصصی نقاشی و خلاقیت برای کودکان، تحصیل در هنرستان فنی و حرفهای و مدیریت برگزاری بیش از صد خیابان هنر و اتلیه و همایش مختلف هنری را در کارنامه دارد. مدتی مدیر گالری بوده و اکنون در معاونت تجسمی سازمان فرهنگی هنری فعالیت میکند. درباره سابقه آموزش نقاشی میگوید: «آموزش نقاشی به کودکان را سال ۷۰، وقتی کلاس شروع هنرستان بودم، آغاز کردم. تو کنیسه کلاس نقاشی با ۳ کودک را مبدا کردم که پس ازآن از یک ماه به ۳۰ نفر رسید.
همیشه شیوه من آموزش نقاشی با داستان و اسطوره بوده. بعدها در کانون ارامش و راهنمایی و بهزیستی غم حکم کردم. به بچههای فقره نقاشی یاد دادم. ولی کار در حلقه ارامش و تربیت تجربه متفاوتی حیات. بچههای ۸، ۹ ساله ناخواسته مرتکب جرمی شده و نمیتواند در کانون گرم خانواده باشند. احساسشان را نقاشی میکردند. خطی که بچهها میکشند به من آموخته که کی هستند و چه آرزویی دارند. مثلاً خورشید را سیاه میکشند و میفهمیدم پدرشان دچار آسیب است.»
بخاطر بچهها اسطوره میگویم تا بتوانند نقاشی کنند. مثلاً شروع قصه بکر یلدا را میگویم که چه موهای رفعت دارد. برای نشان اعطا کردن موهای بلند دختر یلدا روسری جلال سرم میکنم که روی زمین میکشد. یکی میگوید موها مثل دریا شده و دیگری میگوید متشابه کرسی. سپس دنباله قصه را با بچهها پیش میبریم. ستارههای آسمان خواه صدف دریا را متشابه سنجاق عادت روی موهای یلدا مینشانیم. با بچهها بازی میکنیم و قصه میگوییم. پس ازآن از بچهها میخواهم دوشیزه یلدا را نقاشی کنند. درون واقع با کمک بچهها، قصه مصور میشود. کار دیگری که در آموزش با بچهها انجام میدهم این است که سعی میکنم گیاهان، درختان، موجوادت دیگر و تا اینکه اشیا را با چشم و گوش و دست و پا بکشیم و قصهشان را بگوییم. این امر چه انگیزهای برای آموختن نقاشی خلق میکند؟
مهمتر از آموختن نقاشی درون اینجا آموزش مهارتهای ارتباطی با بچههاست. ضمن اینکه وقتی اینطور نقاشی میکشند خلاقیت بیشتری هم دارند. مثلاً وقتی شجر را با چشم و ابرو و دهان میکشند من از آنها میپرسم این شجر چه حرفی از دهانش خارج میشود و تو خلال این پرسش و پاسخها موضوع نگاهداری از درختان و محیطزیست را به بچهها آموزش میدهم. این میشود فلسفه برای بچه. این فلسفه برای کودک است. موضوع فلسفه بخاطر کودک شاید خیلی پیچیده به نظر بیاید، ولی فلسفه یعنی فکر کردن. من مطلع قصه را میگویم و بچهها فکر میکنند و بقیه اسطوره را نقاشی میکنند. بارها بچهها بوسیله من گفتهاند که نمیتوانند حیوانی مثلاً شیر را نقاشی کنند. با هم اسطوره شیر را میگوییم. موضوع ساده میشود و بچهها سریع العمل دست بوسیله مداد رنگی میشوند. مفهوم رنگ تو نقاشی را هم میشود بوسیله همین شیوه به بچهها یاد داد؟
افسانه رنگها را هم بخاطر بچهها میگویم. طلایی و نقرهای پدر و مادر رنگهاست. رنگ خورشید و فام ماه است. سرخ و آبی و زرد بچههای این پدر و مادرند و نارنجی، سبز و بنفش نوهها. یک خانواده هرچه پالت رنگی بیشتری دارد، شادتر است. بخاطر مفهوم رنگ قرمز داخل حیاط میدویم. برای آبی میخوابیم روی زمین و آسمان را سیاحت میکنیم یا سیل گرفتن را تخیل میکنیم. به بچهها میگویم وقتی سرخ کنار سیل گرفتن میآید بنفش میشود. یعنی شیطون شده. به واژه خود بچهها مفاهیم رنگ جزیی را برایشان میگویم. اینطوری بچهها خیلی کیف میکنند و غلام در نقاشی شوروشوقشان را میبینم. داخل نقاشی بچهها در این نمایشگاه از تکنیکهای مختلفی از عموم کلاژ مصرف کردهاند. این تکنیکها میتواند خلاقیت را بیشتر کند؟
کارهای کلاژ بچهها بی شمار حرفهای نیست اما در برابر تجسم قوی و نگاه بکری دارند، جالب است. تکنیکهایی که با هم کار کردیم مثل کلاژ و چسب چوب و مشمع و ... میتواند ابزار خلاقیت بچهها باشد. نقاشی کودکان از محاسبه سادگی و رهاشدگی مانند نقاشی غارنشینان است. بخاطر بچهها ریزهکاری عمده ازاله. فقط چیزی را که درون ذهن دارند میکشند تا به محیط اطراف تسلط پیدا کنند و سپس فرم و فام و شکل را روی کاغذ بیاورند. داخل نقاشی کودکان باید، پیش از آموزش تکنیکهای سخت، درس درک زیباآفرینی و تکیه به حین درون اجرای تکنیکها و جرئت به شمایل کشیدن تخیلات و دنیای کودکانه آنها تک توجه قرار بگیرد. مهارتهای مدنی با نقاشی
کودکان با این شیوه آموزش دیگر مجبور نیستند که شکلهای تکراری کتابهای نقاشی را بکشند و رنگآمیزی کنند. در این سیاق خلاقیت و استعداد بچهها حرف نخست را میزند. آنها با قصه و گفتوگو موضوع نقاشی را درون ذهن میپرورانند و با تکنیکهای نقاشی و رنگها، آزادانه دست به خامه میشوند. «آوا لبافی» با تکنیک کلاژ مادرش را نقاشی کرده ولی هیچکدام از اجزای صورت مادرش را نقاشی نکرده است. میگوید: «مادرم فراوان زیباست. نمیتوانم او را نقاشی کنم. اما موها و لباسهایش را کشیدم.» آزادی داخل تفریق نقاشی آوا میگوید: «همین که جسارت این را داشته که نقاشی را عاری اجزای قیافه بکشد و برای کارش برهان دارد، یعنی ما تو نمو و آموزش این کودک چیره بودهایم. مرام ما راهنمایی نقاشان حرفهای محو. هدفمان درس استعداد و شخصیت بچههایی بامهارت است.» باران و باربد، دوقلوهای ۴ ساله غصه نقاشیهایی دارند که درکشان از محیط پیرامون را نشانمیدهد. اگه گفتی قصه من چیه؟
مجموعه کتابهای «اگه گفتی افسانه من چیه؟ » درون ۷ زرنگ از لفظ «اکرمالسادات شرق آزادی» تصویرگری شده که تا به حال ۲ فرز آن منتشر شده و مابقی در دست چاپ است. درون شیطان نخست این کتاب که برای قسمت قسمت کردن سنی ۳ تا ۵ سال است، کودکان با دیدن تصاویر میتوانند قصهگویی کنند و این قصهها را با کمک والدین یا مربی خود در کتاب بنویسند. در چابک دوم که برای رده سنی ۶ تا ۹ سال طراحی شده است، فضایی بخاطر تصویرسازی کودکان تو رویت محزون شده است تا کودکان بتوانند در ادامه قصه خویشتن را بهصورت نقاشی بکشند. هدف از نقشه کشی و چاپ این تاریخ معاون به تخیل و خلق خلاقیت در کودکان است. به گفته «شرق آزادی» کودکان تو این کتاب مفهوم توجه و پرسشگری را میآموزند و با مفاهیم فلسفی آشنا میشوند. این کلکسیون تاریخ در تمام فرهنگسراها و خانههای اتیکت شهرداری و همچنین نشر ایالت تو دسترس است. استقبال از آموزش نقاشی در مساجد محله
اکرمالسادات شرق آزادی، کارشناس گرافیک است و اجرای آثار فرهنگی و هنری، نقاشی دیواری و طراحی و اجرای فضای شهری، کاشیکاری و مجسمهسازی، تدریس تخصصی نقاشی و خلاقیت برای کودکان، تحصیل در هنرستان فنی و حرفهای و مدیریت برگزاری بیش از صد خیابان هنر و اتلیه و همایش مختلف هنری را در کارنامه دارد. مدتی مدیر گالری بوده و اکنون در معاونت تجسمی سازمان فرهنگی هنری فعالیت میکند. درباره سابقه آموزش نقاشی میگوید: «آموزش نقاشی به کودکان را سال ۷۰، وقتی کلاس شروع هنرستان بودم، آغاز کردم. تو کنیسه کلاس نقاشی با ۳ کودک را مبدا کردم که پس ازآن از یک ماه به ۳۰ نفر رسید.
همیشه شیوه من آموزش نقاشی با داستان و اسطوره بوده. بعدها در کانون ارامش و راهنمایی و بهزیستی غم حکم کردم. به بچههای فقره نقاشی یاد دادم. ولی کار در حلقه ارامش و تربیت تجربه متفاوتی حیات. بچههای ۸، ۹ ساله ناخواسته مرتکب جرمی شده و نمیتواند در کانون گرم خانواده باشند. احساسشان را نقاشی میکردند. خطی که بچهها میکشند به من آموخته که کی هستند و چه آرزویی دارند. مثلاً خورشید را سیاه میکشند و میفهمیدم پدرشان دچار آسیب است.»
- ۹۸/۰۲/۲۳